021-2346
09026810175
پاسخگوی پرسش‌های شما هستیم...

بیس پلیت چیست و چه کاربردی دارد

بیس پلیت چیست و چه کاربردی دارد
5/5 - 1 رای

بیس پلیت چیست؟ در دنیای مهندسی سازه، بیس پلیت یا صفحه زیر ستون (Base Plate)، یک قطعه فولادی حیاتی و یک رابط مهندسی‌شده است که به عنوان واسطه بین ستون فولادی و فونداسیون بتنی عمل می‌کند. اهمیت این قطعه در ظاهر ساده، بسیار فراتر از یک «صفحه» معمولی است؛ در واقع، بیس پلیت سنگ بنای انتقال صحیح بار و پایداری کل سازه فولادی محسوب می‌شود.

وظیفه اصلی و اساسی صفحه زیر ستون، توزیع بار متمرکزی است که از ستون (با سطح مقطع نسبتاً کوچک) به آن وارد می‌شود و پخش کردن این بار بر روی سطح وسیع‌تری از فونداسیون بتنی. بتن دارای مقاومت فشاری بالایی است، اما در برابر تنش‌های فشاری بسیار متمرکز (که منجر به پدیده «برش پانچ» یا Punching Shear می‌شود) آسیب‌پذیر است.

بیس پلیت با افزایش سطح تماس، این تنش فشاری را به مقداری کمتر از مقاومت فشاری مجاز بتن کاهش می‌دهد و به این ترتیب، از شکست یا خرد شدن فونداسیون در محل اتصال ستون به فونداسیون جلوگیری می‌کند. این قطعه، نقطه آغازین نصب اسکلت فلزی و تضمین‌کننده پایداری، شاقول بودن و انتقال ایمن بارهای عمودی (محوری) و همچنین بارهای جانبی (برشی و لنگرهای خمشی) به پی ساختمان است.

اجزای تشکیل دهنده بیس پلیت و ارتباط آن با ستون فولادی

مجموعه بیس پلیت، که اغلب به اشتباه تنها همان صفحه فولادی در نظر گرفته می‌شود، در واقع از چندین جزء کلیدی تشکیل شده است که هر یک نقشی حیاتی در عملکرد صحیح اتصال دارند. جزء اصلی، خودِ پلیت فولادی است؛ یک صفحه صاف از فولاد سازه‌ای (معمولاً از گریدهایی مانند ST37 یا ST52 معادل S235JR یا S355JR) که ابعاد (طول و عرض) و ضخامت آن بر اساس محاسبات دقیق مهندسی سازه تعیین می‌شود. این ابعاد به میزان بار محوری، لنگرهای خمشی و نیروهای برشی وارده بستگی مستقیم دارد. جزء دوم، انکربولت‌ها (Anchor Bolts) یا همان بولت و صفحه ستون هستند. این میله‌های رزوه‌دار فولادی، پیش از بتن‌ریزی فونداسیون، توسط یک شابلون (Template) در محل دقیق خود جانمایی شده و درون بتن مدفون می‌شوند. انکربولت‌ها از سوراخ‌هایی که روی بیس پلیت تعبیه شده عبور کرده و وظیفه مهار صفحه به فونداسیون و مقابله با نیروهای کششی (Uplift) و برشی را بر عهده دارند. اجزای دیگر شامل مهره‌ها و واشرها می‌باشند که برای تنظیم تراز و محکم کردن صفحه روی انکربولت‌ها استفاده می‌شوند. در برخی طراحی‌ها، به‌ویژه در اتصالات گیردار (Fixed) که لنگرهای خمشی بزرگی را منتقل می‌کنند، ممکن است از سخت‌کننده‌ها یا استیفنرها (Stiffeners) نیز استفاده شود که به صورت عمودی به ستون و بیس پلیت جوش داده می‌شوند تا از خمش موضعی صفحه جلوگیری کنند.

اجزای تشکیل دهنده بیس پلیت

ارتباط بیس پلیت با ستون فولادی (که می‌تواند به شکل I، H یا قوطی باشد) معمولاً از طریق جوشکاری برقرار می‌شود. پس از آنکه صفحه زیر ستون توسط مهره‌های تنظیم (Leveling Nuts) بر روی انکربولت‌ها به تراز ارتفاعی دقیق و کاملاً افقی رسید و عملیات گروت‌ریزی زیر آن انجام و سخت شد، ستون فولادی روی صفحه قرار گرفته و به طور کامل به آن جوش داده می‌شود. این جوش باید از کیفیت بالایی برخوردار باشد تا بتواند یکپارچگی لازم برای انتقال کامل نیروها از ستون به صفحه را فراهم کند. در موارد نادر و یا در اتصالات خاص، ممکن است از نبشی‌های واسط و پیچ‌ومهره نیز برای اتصال ستون به صفحه استفاده شود، اما اتصال جوشی مستقیم، متداول‌ترین روش در سازه‌های ساختمانی و صنعتی است. کیفیت این اتصال مستقیماً بر رفتار سازه‌ای اتصال (مفصلی یا گیردار) و در نتیجه بر پایداری کل قاب فولادی تأثیر می‌گذارد.

نحوه انتقال بار از ستون به فونداسیون توسط صفحه زیر ستون

فرایند انتقال بار از طریق صفحه زیر ستون، یک مکانیزم مهندسی دقیق برای تطبیق دو ماده با خواص مکانیکی کاملاً متفاوت، یعنی فولاد و بتن است. ستون فولادی، با سطح مقطع بهینه‌سازی‌شده و مقاومت بسیار بالا، بارهای عظیم سازه را در یک سطح کوچک متمرکز می‌کند. اگر این ستون مستقیماً روی فونداسیون بتنی قرار گیرد، تنش فشاری وارده (نیرو تقسیم بر سطح مقطع ستون) به مراتب فراتر از ظرفیت باربری بتن بوده و باعث درهم شکستن و فرورفتن ستون در فونداسیون می‌شود. در اینجا، بیس پلیت به عنوان یک «پخش‌کننده تنش» عمل می‌کند. بارهای محوری، برشی و لنگرهای خمشی ابتدا از ستون به صفحه فولادی منتقل می‌شوند (عمدتاً از طریق جوش محیطی ستون به صفحه). صفحه فولادی که خود از مقاومت بالایی برخوردار است، این نیروها را دریافت کرده و آن‌ها را بر روی سطح بزرگ‌تر خود توزیع می‌کند.

اما این پایان ماجرا نیست. صفحه فولادی خود مستقیماً با بتن فونداسیون در تماس قرار نمی‌گیرد. در فرایند نصب، بیس پلیت توسط مهره‌های تراز بر روی انکربولت‌ها، با فاصله‌ای مشخص (معمولاً بین ۲ تا ۵ سانتی‌متر) بالاتر از سطح بتن فونداسیون، دقیقاً تراز می‌شود. این فضای خالی، پس از اطمینان از تراز بودن، با گروت (Grout) پر می‌شود. گروت ماده‌ای با مقاومت فشاری بسیار بالا، روان‌پذیری زیاد و خاصیت «عدم انقباض» (Non-Shrink) است. این گروت است که در نهایت بار را از سطح زیرین بیس پلیت دریافت کرده و به فونداسیون بتنی منتقل می‌کند. استفاده از گروت تضمین می‌کند که تمام سطح زیرین صفحه، به صورت یکنواخت و کامل، با فونداسیون در تماس بوده و هیچ فضای خالی یا حباب هوایی وجود نداشته باشد. به همین دلیل، عملیات هواگیری صفحه ستون در هنگام گروت‌ریزی (معمولاً با ایجاد سوراخ‌های تهویه در صفحه یا ریختن از یک سمت تا سرریز شدن از سمت دیگر) از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. در نهایت، بار از ستون به پلیت، از پلیت به گروت، و از گروت به فونداسیون بتنی منتقل شده و در پی و بیس پلیت به زمین توزیع می‌شود.

انواع بیس پلیت از نظر ضخامت، شکل و روش ساخت

بیس پلیت‌ها را نمی‌توان یک قطعه استاندارد با ابعاد ثابت دانست؛ آن‌ها قطعاتی مهندسی‌شده هستند که بر اساس نیازهای خاص هر ستون طراحی می‌شوند. یکی از اصلی‌ترین دسته‌بندی‌ها بر اساس شکل هندسی است. متداول‌ترین شکل، مربع یا مستطیل است که با اکثر مقاطع ستون رایج (مانند IPE, IPB یا Box) همخوانی دارد. شکل مستطیلی اغلب زمانی استفاده می‌شود که لنگر خمشی قابل توجهی در یک راستای خاص وجود داشته باشد و نیاز به توزیع بار در آن راستا بیشتر باشد. برای ستون‌های دایره‌ای، مانند ستون‌هایی که در پروژه‌های خاص یا در سازه‌هایی مانند مخازن یا برخی پل‌ها به کار می‌روند (و گاهی با استفاده از روش‌هایی مانند خرید قالب ستون گرد اجرا می‌شوند)، از بیس پلیت‌های دایره‌ای یا چندضلعی منتظم استفاده می‌شود.

انواع بیس پلیت

شکل‌های نامنظم نیز ممکن است برای ستون‌های با مقاطع خاص یا در محل‌های با محدودیت‌های معماری طراحی شوند. ضخامت، حیاتی‌ترین متغیر در طراحی بیس پلیت است. ضخامت مستقیماً توسط محاسبات سازه‌ای بر اساس میزان بارهای وارده تعیین می‌شود. برای ستون‌های با بار محوری کم (مانند یک ستون در ساختمان دو طبقه یا حتی پلیت داربست که ساده‌ترین شکل صفحه توزیع بار است)، ممکن است ضخامت‌های کم (مثلاً ۱۰ تا ۲۰ میلی‌متر) کافی باشد. اما در سازه‌های سنگین، برج‌ها، سوله‌های صنعتی با دهانه‌های بزرگ و جرثقیل‌های سقفی، که ستون‌ها لنگرهای خمشی بسیار بزرگی را تحمل می‌کنند، ضخامت بیس پلیت می‌تواند به ۵۰، ۸۰ یا حتی بیش از ۱۰۰ میلی‌متر برسد. ضخامت ناکافی منجر به خم شدن لبه‌های صفحه (پدیده Prying Action) و شکست اتصال می‌شود.

دسته‌بندی مهم دیگر بر اساس نوع اتصال سازه‌ای است که ایجاد می‌کنند: اتصال مفصلی (Pinned) و اتصال گیردار (Fixed). بیس پلیت‌های مفصلی عمدتاً برای انتقال بارهای محوری (فشاری) و برشی طراحی می‌شوند و فرض بر این است که لنگر خمشی قابل توجهی را منتقل نمی‌کنند. این نوع صفحات معمولاً ضخامت کمتری داشته و با تعداد انکربولت‌های کمتری (مثلاً چهار عدد در گوشه‌ها) مهار می‌شوند. در مقابل، بیس پلیت‌های گیردار یا صلب، علاوه بر بارهای محوری و برشی، باید لنگرهای خمشی قوی را نیز به فونداسیون منتقل کنند. این صفحات به طور قابل توجهی ضخیم‌تر هستند، اغلب دارای سخت‌کننده (Stiffener) بوده و از تعداد انکربولت‌های بیشتر و با قطر بزرگ‌تر استفاده می‌کنند که در دو طرف جان ستون توزیع می‌شوند تا بتوانند نیروهای کششی و فشاری ناشی از لنگر را تحمل کنند. از نظر روش ساخت، اکثر بیس پلیت‌ها از برش ورق‌های ضخیم فولاد سازه‌ای تولید می‌شوند. در موارد بسیار خاص و برای بارهای فوق‌سنگین، ممکن است از روش فورج بیس پلیت نیز استفاده شود تا یک قطعه یکپارچه و با خواص مکانیکی برتر تولید گردد، هرچند این روش در ساخت‌وساز متداول نیست.

روش تولید و آماده‌سازی بیس پلیت با برشکاری و هوا برش

تولید یک بیس پلیت دقیق و باکیفیت، یک فرایند چند مرحله‌ای در کارخانه یا کارگاه‌های مجهز است که با انتخاب ورق فولادی مناسب آغاز می‌شود. ورق‌های فولادی با ضخامت‌های مورد نیاز (که در نقشه‌های سازه مشخص شده) انتخاب می‌شوند. سپس، بر اساس ابعاد طراحی، عملیات برشکاری انجام می‌گیرد. برای ضخامت‌های نسبتاً کم (مثلاً تا ۲۰ میلی‌متر)، ممکن است از برش گیوتین یا برش پلاسما استفاده شود که دقت بالا و لبه‌های تمیزی را ارائه می‌دهند. اما برای ضخامت‌های بالا، که در بسیاری از بیس پلیت‌های سازه‌های سنگین رایج است، روش غالب، برشکاری با اکسی‌فیول یا هوا برش (Oxy-fuel Cutting) است. این فرایند، یک روش برش حرارتی است که از یک مشعل برای پیش‌گرم کردن فولاد تا دمای برافروختگی و سپس پاشش یک جریان اکسیژن خالص پرفشار برای اکسید کردن (سوزاندن) فلز و ایجاد برش استفاده می‌کند. اینکه اصولاً هوابرش چیست؟ و چگونه کار می‌کند، دانش فنی مهمی در صنعت فولادسازی است، زیرا این روش امکان برش اقتصادی و سریع ورق‌های بسیار ضخیم (حتی تا ۳۰۰ میلی‌متر و بیشتر) را فراهم می‌آورد.

پس از برش صفحه به ابعاد نهایی، فرایند آماده‌سازی آغاز می‌شود. اولین و مهم‌ترین گام، سوراخکاری محل انکربولت‌ها است. این سوراخ‌ها باید با دقت بسیار بالا و بر اساس الگوی شابلون انکربولت (Bolt Pattern) ایجاد شوند. معمولاً قطر سوراخ‌ها کمی بزرگ‌تر از قطر انکربولت‌ها در نظر گرفته می‌شود (مثلاً ۴ تا ۶ میلی‌متر) تا امکان رگلاژ و جابجایی جزئی صفحه در هنگام پیاده سازی صفحه ستون روی فونداسیون وجود داشته باشد. پس از سوراخکاری، لبه‌های حاصل از برشکاری (به‌ویژه هوا برش که ممکن است گل جوش یا Slag باقی بگذارد) باید تمیزکاری، سنگ‌زنی و پخ‌زنی شوند تا هم ایمنی کارگران تأمین شود و هم سطح مناسبی برای جوشکاری ستون در آینده فراهم گردد. اگر در طراحی، استیفنر یا سخت‌کننده وجود داشته باشد، در این مرحله به صفحه و ستون (یا فقط به صفحه) جوش داده می‌شوند. در نهایت، سطح بیس پلیت (به جز نواحی جوشکاری) ممکن است برای محافظت در برابر خوردگی، زنگ‌زدایی (سندبلاست) و با یک لایه آستر (پرایمر) پوشانده شود. کیفیت برش نهایی در روش هوا برش، بستگی زیادی به مهارت اپراتور و نحوه تنظیم شعله هوا برش دارد تا لبه‌هایی صاف و عمود بر سطح ایجاد شود.

نکات فنی اجرای بیس پلیت در پروژه‌های عمرانی

موفقیت‌آمیز بودن نصب یک سازه فولادی، بیش از هر چیز به دقت در نحوه اجرای بیس پلیت بستگی دارد. این فرایند، مدت‌ها قبل از رسیدن صفحه فولادی به محل پروژه و حتی قبل از بتن‌ریزی فونداسیون آغاز می‌شود. حیاتی‌ترین مرحله، پیاده سازی صفحه ستون یا به عبارت دقیق‌تر، جانمایی انکربولت‌ها است. مهندسان نقشه‌بردار، محل دقیق هر ستون (آکس‌ها) را روی فونداسیون مشخص می‌کنند. سپس، یک شابلون (Template) که معمولاً از ورق نازک فولادی یا چوب چندلایه ساخته شده و سوراخ‌های آن دقیقاً منطبق بر الگوی سوراخ‌های بیس پلیت است، در محل دقیق خود قرار می‌گیرد. انکربولت‌ها از این شابلون عبور داده شده و توسط مهره‌هایی در بالا و پایین شابلون، کاملاً در ارتفاع و موقعیت صحیح خود ثابت می‌شوند. سپس کل این مجموعه (انکربولت‌ها و شابلون) به دقت به قفسه آرماتورهای فونداسیون مهار می‌شود تا در حین عملیات بتن‌ریزی و ویبره کردن بتن، هیچ‌گونه جابجایی افقی یا عمودی نداشته باشد. هرگونه خطا در این مرحله (جابجایی آکس‌ها، کم بودن ارتفاع رزوه، یا تراز نبودن شابلون) منجر به مشکلات بسیار پرهزینه و جدی در زمان نصب ستون‌ها خواهد شد. همچنین، رزوه‌های انکربولت باید به دقت پوشانده شوند تا به بتن آغشته نشوند.

نکات فنی اجرای بیس پلیت در پروژه‌های عمرانی

پس از اینکه بتن فونداسیون به مقاومت کافی رسید، شابلون برداشته شده و سطح فونداسیون برای پذیرش بیس پلیت آماده می‌شود. سطح بتن باید تمیز، عاری از هرگونه آلودگی و مواد سست باشد. نحوه نصب صفحه ستون در این مرحله، با استفاده از «مهره‌های تراز» (Leveling Nuts) انجام می‌شود. دو مهره بر روی هر انکربولت بسته می‌شود (یکی به عنوان مهره تراز و دیگری به عنوان مهره قفل‌کننده). بیس پلیت بر روی این مهره‌ها قرار می‌گیرد. سپس، با استفاده از دوربین نقشه‌برداری (نیوو) یا ترازهای دقیق مهندسی، ارتفاع هر گوشه از صفحه با چرخاندن مهره‌های زیرین، تنظیم می‌شود. این فرایند آنقدر ادامه می‌یابد تا بیس پلیت دقیقاً در کد ارتفاعی مشخص شده در نقشه‌ها و کاملاً تراز (افقی) قرار گیرد. این دقت در تراز، برای شاقول بودن ستون‌ها حیاتی است. این عملیات دقیق برای تمامی المان‌های سازه‌ای، از جمله المان‌های خاصی که نیازمند خرید قالب ستون گرد هستند، به یک اندازه اهمیت دارد، زیرا تراز بودن پایه، اساس پایداری کل سازه است. پس از تراز نهایی، مهره‌های بالایی سفت شده و صفحه آماده گروت‌ریزی می‌شود.

نقش بیس پلیت در تنظیم ارتفاع و تراز ستون‌ها

یکی از چالش‌های همیشگی در پروژه‌های ساختمانی، اختلاف تلرانس (دقت مجاز) بین کارهای بتنی و کارهای فولادی است. اجرای سازه‌های بتنی، حتی با بالاترین کیفیت، معمولاً با تلرانس‌هایی در حد سانتی‌متر همراه است (مثلاً سطح نهایی فونداسیون ممکن است چند میلی‌متر تا چند سانتی‌متر بالاتر یا پایین‌تر از تراز طراحی باشد). در مقابل، سازه‌های فولادی در کارخانه با دقت میلی‌متری ساخته می‌شوند و نصب آن‌ها نیز نیازمند همین دقت است. بیس پلیت و مکانیزم نصب آن (استفاده از مهره‌های تراز و گروت)، دقیقاً به عنوان «رابط تنظیم‌کننده» (Adjustment Interface) بین این دو دنیای متفاوت عمل می‌کند. این مجموعه به پیمانکار اجازه می‌دهد تا خطاهای اجرایی کوچک در ارتفاع فونداسیون بتنی را «جبران» کند. با استفاده از مهره‌های تراز، می‌توان سطح نهایی تمام بیس پلیت‌های یک طبقه را دقیقاً روی یک کد ارتفاعی واحد و مشخص تنظیم کرد، حتی اگر سطح بتنی که زیر آن‌ها قرار دارد، دارای پستی و بلندی‌های جزئی باشد.

این قابلیت تنظیم، تنها به ارتفاع (Elevation) محدود نمی‌شود؛ بلکه نقش حیاتی‌تری در «تراز» (Levelness) بودن صفحه دارد. یک ستون فولادی تنها در صورتی شاقول (کاملاً عمودی) نصب خواهد شد که بر روی سطحی کاملاً افقی قرار گیرد. اگر بیس پلیت حتی به میزان بسیار اندکی شیب داشته باشد، ستونی که بر روی آن جوش داده می‌شود نیز از حالت شاقول خارج شده و کج خواهد شد. این انحراف، هرچند کوچک، در ارتفاع ساختمان تشدید شده و منجر به عدم هم‌راستایی تیرها و ستون‌ها در طبقات بالاتر، ایجاد تنش‌های خمشی پیش‌بینی‌نشده در ستون‌ها و مشکلات جدی در پایداری کل قاب سازه‌ای می‌شود. بنابراین، فرایند دقیق تراز کردن صفحه زیر ستون با استفاده از ترازهای اپتیکی یا لیزری، تضمین می‌کند که نقطه شروع هر ستون، یک صفحه افقی بی‌نقص است. این عمل، پیش‌نیاز اصلی برای دستیابی به یک اسکلت فلزی دقیق، ایمن و هم‌راستا با فرضیات طراحی است و اهمیت پد گذاری زیر بیس پلیت (یا استفاده از مهره تراز) و ایجاد فاصله برای گروت‌ریزی را دوچندان می‌کند.

استانداردها و کنترل کیفیت صفحه زیر ستون

عملکرد صحیح و ایمن بیس پلیت، مستلزم رعایت دقیق استانداردها و اجرای فرایندهای کنترل کیفیت (QC) در تمام مراحل، از طراحی تا ساخت و نصب است. در مرحله طراحی، مهندسان سازه از آیین‌نامه‌ها و استانداردهای معتبری مانند AISC (انجمن سازه‌های فولادی آمریکا) یا Eurocode 3 (استاندارد اروپایی طراحی سازه‌های فولادی) استفاده می‌کنند. این استانداردها، روابط و فرمول‌های لازم برای محاسبه حداقل ضخامت و ابعاد بیس پلیت و همچنین تعداد، قطر و طول مهاری انکربولت‌ها را بر اساس بارهای وارده (محوری، برشی و خمشی) و مقاومت بتن فونداسیون ارائه می‌دهند. در بخش متریال، فولاد سازه‌ای مورد استفاده برای پلیت باید با استانداردهایی نظیر ASTM A36, A572 یا گریدهای معادل اروپایی (S275, S355) مطابقت داشته باشد و گواهی‌نامه‌های فنی (MTRs) آن موجود باشد. انکربولت‌ها نیز باید از فولادهای با مقاومت مشخص (مانند ASTM F1554) ساخته شوند.

فرایندهای کنترل کیفیت در دو بخش کارخانه‌ای و کارگاهی (محل پروژه) اجرا می‌شوند. در کارخانه، QC شامل بررسی ابعاد دقیق صفحه برش‌خورده، کنترل قطر و موقعیت دقیق سوراخ‌ها (بررسی انطباق با شابلون)، و بازرسی جوش استیفنرها (در صورت وجود) از نظر کیفیت و نفوذ کافی است. اما کنترل کیفیت حیاتی در محل پروژه و حین اجرا اتفاق می‌افتد. این فرایند شامل: ۱. کنترل قبل از بتن‌ریزی: بازرسی نهایی موقعیت (آکس‌ها)، ارتفاع و شاقول بودن انکربولت‌ها و شابلون. ۲. کنترل قبل از گروت‌ریزی: بازرسی دقیق تراز ارتفاعی و افقی بودن بیس پلیت پس از تنظیم با مهره‌های تراز. ۳. کنترل حین گروت‌ریزی: نظارت بر اختلاط صحیح گروت (طبق دستورالعمل سازنده)، اطمینان از جریان‌پذیری آن و حصول اطمینان از هواگیری صفحه زیر ستون و پر شدن کامل فضای زیر صفحه. این کار معمولاً با مشاهده خروج گروت از سمت مقابل و از سوراخ‌های هواگیری انجام می‌شود. ۴. کنترل پس از گروت‌ریزی: پس از سخت شدن گروت، می‌توان با ضربه زدن آرام (Tap-testing) بر روی صفحه، از عدم وجود فضای خالی (Void) در زیر آن اطمینان حاصل کرد. همچنین نمونه‌گیری از گروت و ارسال به آزمایشگاه برای تأیید مقاومت فشاری الزامی است.

جمع‌بندی و توصیه‌های اجرایی بیس پلیت

همان‌طور که به تفصیل بررسی شد، بیس پلیت یا صفحه زیر ستون، به هیچ عنوان یک قطعه فولادی ساده یا کم‌اهمیت نیست، بلکه یکی از حیاتی‌ترین و حساس‌ترین اجزای یک سازه فولادی به شمار می‌رود. این قطعه، «مترجم» زبان نیروها بین فولاد و بتن است؛ بارهای متمرکز و شدید ستون فولادی را می‌گیرد، آن‌ها را به تنش‌های قابل تحمل برای فونداسیون بتنی تبدیل می‌کند و در عین حال، به عنوان تنها نقطه تنظیم‌پذیر سازه، امکان دستیابی به دقت میلی‌متری در نصب اسکلت را فراهم می‌آورد. از طراحی مهندسی آن بر اساس استانداردها گرفته تا کیفیت ساخت در کارخانه و دقت در نحوه نصب صفحه ستون در کارگاه، هر مرحله بر ایمنی و پایداری نهایی ساختمان تأثیر مستقیم دارد. درک عمیق از بیس پلیت فونداسیون و اجزای آن (انکربولت، گروت، استیفنر) و اجرای صحیح فرایندهایی چون هواگیری صفحه زیر ستون و تراز دقیق، تفاوت بین یک سازه ایمن و یک سازه پرخطر را رقم می‌زند.

برای اطمینان از عملکرد بی‌نقص این اتصال حیاتی، توصیه‌های اجرایی زیر باید با جدیت دنبال شوند: اولاً، دقت در جانمایی شابلون و انکربولت‌ها قبل از بتن‌ریزی، باید بالاترین اولویت اجرایی باشد، زیرا اصلاح خطاهای این مرحله تقریباً غیرممکن یا بسیار پرهزینه است. ثانیاً، فرایند تراز کردن صفحه با مهره‌های تراز باید با حوصله و با استفاده از تجهیزات دقیق نقشه‌برداری انجام شود. ثالثاً، استفاده از گروت با کیفیت بالا، دارای استاندارد و با خاصیت عدم انقباض (Non-shrink) الزامی است و عملیات گروت‌ریزی باید توسط تیم آموزش‌دیده انجام شود. در نهایت، باید توجه داشت که کیفیت قطعات فولادی، دقت برشکاری و ساخت، نقشی اساسی در سهولت و صحت نصب در محل پروژه دارد. اعتماد به تأمین‌کنندگان و سازندگان معتبر، سرمایه‌گذاری مستقیم بر روی ایمنی و دوام سازه است. گروه صنعتی بوذرجمهر، با اتکا به دانش فنی روز و تجهیزات پیشرفته، آماده ارائه خدمات مهندسی و تولید انواع قطعات سازه‌ای فولادی با بالاترین استانداردهای کیفی برای پروژه‌های عمرانی و صنعتی در سراسر کشور است.

درباره نویسنده مقاله

گروه بوذرجمهر

گروه بوذرجمهر

گروه صنعتی بوذرجمهر بزرگترین تولید کننده صنایع و تجهیزات قالب های فلزی بتن در خاورمیانه است. این گروه صنعتی با استفاده از تجهیزات و دستگاه های روز دنیا و بهترین مواد اولیه.


دسته: سازه های فلزی


برچسب ها:

نظرشما

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

*

نوشته های مرتبط


در دنیای مهندسی عمران و ساخت‌وساز، کیفیت و دوام سازه‌های بتنی وابستگی زیادی به نو . . .

22 دقیقه
ادامه مطلب

در دنیای ساخت‌وساز مدرن، قالب بتن به‌عنوان یکی از عناصر کلیدی در اجرای پروژه‌های . . .

43 دقیقه
ادامه مطلب

در دنیای ساخت و ساز مدرن، ابزارها و تجهیزات متنوعی وجود دارند که نقش کلیدی در تضمین . . .

11 دقیقه
ادامه مطلب

در دنیای امروز، بنادر و سواحل شریان‌های حیاتی اقتصاد جهانی و زیرساخت‌های کلیدی ت . . .

26 دقیقه
ادامه مطلب

انتخاب نوع اسکلت، سنگ بنای هر پروژه ساختمانی محسوب می‌شود و تأثیر عمیق و بلندمدتی . . .

22 دقیقه
ادامه مطلب

در این بخش از مقالات گروه صنعتی بوذرجمهر به نحوه کار با دستگاه برش پلاسما می پردازی . . .

10 دقیقه
ادامه مطلب

هوابرش چیست (Oxy-fuel Cutting) و چه جایگاهی در زنجیره تولید و فرآوری فلزات دارد؟ هوا برش، ک . . .

28 دقیقه
ادامه مطلب
این یک سایت آزمایشی است
ساخت با دیجیتس
تماس از شهرستان :